به گزارش شبنم ها ، "الگوسازی" بهعنوان یکی از مهمترین کوششهای نظریهپردازی اجتماعی، به لحاظ مفهومی مشتمل بر تتبعات نظری منسجم و مدونشده در قالب مجموعهای از اعمال و هنجارهای اجتماعی است که با به عاریتگرفتن مفاهیم متعلق به گفتمان مربوطه، تلاش میکند تا به "جهان اجتماعی" معنایی ویژه داده و آن را متناسب با اصول و ملزومات منطقی خود، بازسازی کند.
بنابراین نظریهپردازی با توجه به زمینه گفتمانی ویژه، از نهادهای اجتماعی الگویی ارائه میدهد تا با استعانت از آن بتواند "واقعیت اجتماعی" را به الگو نزدیک کند. ازاینرو، فهم دوسویگی نظریهپردازی از الگوی خانواده و پیشزمینه گفتمانی آن، مستلزم بازنمایی نظریهپردازیهای انجامشده از الگوی خانواده و کشف و تفسیر پیشزمینه گفتمانی آنهاست. الگوهای خانواده در سطوح و جنبههای مختلفی ازجمله مناسبات قدرت در خانواده، وظایف و تکالیف والدین و فرزندان در قبال یکدیگر، کارکردهای خانواده و موضوعاتی همچون ازدواج و طلاق ترسیم میشوند و اغلب ویژگیهای ساختار خانواده را درون خود منعکس میکنند. 2 سؤال اساسی این مقاله عبارتاند از:
1- نظریهپردازیهای انجامگرفته برای معرفی یک الگو از خانواده در ایران کداماند؟
2- پیشزمینه گفتمانی هریک از الگوها چیست؟
معرفی ساختار یک الگوی جامع از خانواده
درمجموع، پس از بررسیهای انجامشده میتوان نظریهپردازیهای منسجمی را که در حیطه جامعهشناسی و یا علوم اجتماعی پیرامون معرفی ساختارمند الگویی از خانواده انجامشدهاند، به دو الگو مرتبط کرد؛ مدرن مدنی (لیبرالیستی) و ایرانی اسلامی.
الگوی مدرن مدنی (لیبرالیستی)
این الگو بیشتر در تقابل با الگوی حاکم بر خانواده ایرانی و در سایه آسیبهای فراوان این نهاد، با تکیه بر روابط عاطفی دموکراتیک و مدنی، درصدد معرفی الگویی مدرن از خانواده ایرانی است. نظریات اخیر آنتونی گیدنز درباره خانواده، مباحث هابرماس درباره جامعه مدنی بر مبنای توافق و گفتگو و همچنین برخی از فمینیستهای لیبرال نیز در معرفی این نوع خانواده مؤثر بودهاند؛ برای نمونه، جلاییپور به تیپبندی خانواده الگوی مدنی در مقابل خانواده پدرسالار سنتی میپردازد و پس از طرح پارهای از آسیبهای جدی در نهاد خانواده، از الگوی مدنی دفاع میکند.
همچنین، علویتبار در مقالهای با عنوان "خانواده سنتی گزینهای ناممکن" دو تیپ خانواده سنتی و مبتنی بر روابط دموکراتیک را سنخبندی کرده و سپس ضمن هجمه به خانواده سنتی، از نوع دوم خانواده برای الگوی خانواده ایرانی دفاع کرده است.
ویژگیهای خانواده مدرن مدنی چیست؟
در خانواده مدرن مدنی ویژگیهای متعددی دیده میشود، که از آن جمله است؛ اصالت فردی و برجستهبودن عملیت اعضای خانواده، خانواده هستهای، خانواده لیبرال، برابری حقوق زن و مرد، غیراقتداگرا، تصمیمسازی با مشارکت اعضای خانواده، حق اشتغال زنان و استقلال مالی آنها، برهم خوردن روابط قدرت نظام پدرسالار، توزیع قدرت در خانواده، روابط مبتنی بر عاطفه و احترام متقابل، کاهش تعداد فرزندان، دخالتنکردن سایر خویشاوندان در امور خانوادههای نوپا، آزادی والدین و استقلال در تصمیمگیری، انتخاب و فردیت اعضای خانواده، استقلال مالی مرد و زن از پدر و مادر خویش، همسریابی افراد و همسرگزینی با رضایت والدین، آشکارکردن و بروز علاقه والدین نسبت به یکدیگر، توجه به حقوق زنان و کودکان و غیره.
الگوی ایرانی اسلامی خانواده
این الگو طی چند سال اخیر در قالب گفتمان" تمدن ایرانی- اسلامی" و همچنین "سبک زندگی ایرانی اسلامی" از سوی مسئولین و محققین حوزه و دانشگاه معرفی شده است. بستان در تحقیقی به بررسی تشیع و تأثیر آن در خانواده ایرانی پرداخته است. او معتقد است یکی از ویژگیهای خانواده در ایران، تأثیرپذیری از ارزشهای مذهبی است و در همین راستا توجه به خانواده مبتنی بر ارزشهای دینی را راهگشا توصیف کرده است. مباحث مبسوط این نظریهپرداز در اثر دیگری نیز دیده میشود.
همچنین، رضایی و نراقی الگوی خانواده سالم در سیره پیامبر اسلام (ص) را بررسی کرده و با تبیین روابط اعضای خانواده در سه محور؛ عاطفی اخلاقی، جنسی و اقتصادی، راهحل خروج از بسیاری مشکلات و آسیبهای موجود را توجه به الگوی خانواده برآمده از تعلیمات مذهبی میدانند.
سلطانی نیز در پژوهشی پیرامون الگوی ساختار خانواده مطلوب از دیدگاه اسلام، به ویژگی مهم اصالت فرد و جمع در روابط تقسیم کار و قدرت در خانواده اشاره کرده است و همچنین به عنصر همدلی برآمده از آموزههای دینی به عنوان خصلتی خاص در خانواده اسلامی اشاره کرده است.
خانواده ایرانی- اسلامی، خانوادهای است که عناصر اجتماعی و فرهنگی تشکیلدهنده آن برآمده از ویژگیهای مطلوب تاریخی خانواده ایرانی و همچنین آموزههای دین اسلام درباره خانواده است. این الگو مدعی است که با عنایت به آموزههای دینی و توجه همزمان به مقتضیات خانواده در ابعاد اجتماعی و فرهنگی ایران، میتوان به خانواده سالم و اخلاقی دست یافت و البته لازمه چنین شرایطی، ایجاد سبک زندگی ایرانی- اسلامی در جامعه است.
الگوی ایرانی- اسلامی خانواده چه ویژگیهایی دارد؟
ازجمله ویژگیهای این خانواده توجه به حقوق زن و مرد با توجه به احکام و توصیههای اسلام است. همچنین محوریت اصالت جمع و اصالت فردی از اصول مهم این الگو تلقی میشود. دو ویژگی اصلی این خانواده، توجه توأمان به هویت ایرانی در کنار هویت دینی است.
تحلیل گفتمان الگوهای برآمده ازنظریهپردازیها
دو الگوی مدرن مدنی(لیبرالیستی) و ایرانی- اسلامی را میتوان براساس نظریه جیمز پالگی و فرکلاف و با استفاده از ادبیات تحلیلی گفتمانی لاکلاو و موف در دو سطح توصیفی و تفسیری بررسی کرد. جیمز پالگی معتقد است که در تحلیل گفتمان میتوان به دنبال دستیابی به این سؤالات پنجگانه بود:
1. هر گفتمان کدام عبارات یا مفاهیم را به کار گرفته و کدام عبارت و مفاهیم را حذف میکند؟
2. واژهها با چه واژههای دیگری ترکیب میشوند و این ترکیببندی از چه قاعدهای تبعیت میکند؟
3. گفتمان از کدام موضوع و موقعیت برمیخیزد؟
4. گفتمانهای متخاصم هر گفتمان کداماند؟
5. گفتمان با چه نهادهایی در ارتباط است؟
در این میان، سؤالات اول و دوم در عمل به تحلیل گفتمان توصیفی و سه سؤال بعد به سطح تحلیل گفتمان تفسیری و تبیینی منتج میشود.
تحلیل گفتمان توصیفی: بازنمایی مفاهیم و گزارههای مرکزی الگوها
اشتراکات در وجه توصیفی: یکی از کارکردهای نهاد نهاد خانواده، رفع نیازهای عاطفی و جنسی است. مفاهمه و به اشتراک گذاشتن نظرات ضروری است. زنان و مردان برای محیط درونی خانه و یا بیرونی خلق نشدهاند و امکان مشارکت هر دو جنس در ساختهای بیرونی و درونی امکانپذیر است. البته این اشتراکات توصیفی، در هر الگو، با تفاسیر و قیود اجتماعی همراه است و لذا نمیتوان بهوجه توصیفی آنها بسنده کرد؛ برای مثال مفاهمه در الگوی ایرانی- اسلامی بر مبنای حقوق تکوینی، تناسب وظایف و همچنین ارزشهای دینی و فرهنگی بوده، اما در الگوی لیبرالیستی مبتنی بر ارزشهای برابرگرایانه مدرن است.
افتراقات در وجه توصیفی: اصالت فردی، کنترل باروری و عاطفیبودن بیان خانواده از ویژگیهای ساختاری این نهاد در الگوی خانواده مدرن مدنی است، اما توجه به اصالت فرد و جمع، محدودیت در کنترل باروری و کانونبودن خانواده در مناسبات جامعه بهعنوان نهادی اجتماعی و بنیادین در الگوی خانواده ایرانی- اسلامی توجه میشود.
همچنین توجه به روابط اعضا با نهادها و سازمانهای اجتماعی عرصه عمومی جامعه در الگوی مدرن مدنی اهمیت دارد، ولی در الگوی دیگر، خانواده ضمن حفظ هویت اجتماعیاش به مناسبات اجتماعی وارد میشود.
تقسیم کار در الگوی مدرن مدنی بین طرفین توافق میشود، اما در الگوی دوم خانواده اسلامی-ایرانی، بخشی از این تکالیف برآمده از آموزههای دینی است که بر نوعی حقوق تکوینی دلالت دارد و جرح و تعدیل افراد در آن مدخلیت ندارد.
همین نگاه درباره قدرت خانگی نیز مشهود است. در الگوی ایرانی- اسلامی اساس بر عدالت جنسی است، اما در الگوی خانواده مدرن مدنی، سلطهگریزی و داشتن استقلال (حقوقی، اجتماعی، اقتصادی) همیشه محل مناقشه بوده و لذا توافق بر سر آن نیز صورت مییابد.
همچنین همسریابی و همسرگزینی در الگوی مدرن مدنی میتواند فردی و بااطلاع حداقلی به والدین انجام شود، اما مشورت در الگوی خانواده اسلامی- ایرانی از هنجارها و ارزشهای اجتماعی محسوب میشود.
درمجموع، فردگرایی از مهمترین خصیصههای الگوی مدرن مدنی و توجه به اصالت فردی اعضای خانواده در عین توجه به وابستگی و پیوند اجتماعی (سرنوشتساز) اعضا است، در الگوی دوم میتواند بازنمایی شود. فردگرایی الگوی خانواده مدرن باعث میشود که تکتک اعضای خانواده، بدون واسطه، در مقابل گستره وسیع جامعه تعریف شوند، اما پیوندهای خانوادگی در الگوی خانواده اسلامی- ایرانی باعث میشود تا فرد ضمن برخورداری از پشتوانه هویت جمعی- خانوادگی و محاطبودن در آن، با عرصه وسیع جامعه مواجه شود.
تحلیل گفتمان تفسیری و تبیینی: پیشزمینه گفتمانی (بافت موقعیتی)
الگوی خانواده مدرن مدنی (لیبرالیستی)
الگوی خانواده مدرن مدنی برآمده از ادبیات گفتمانی جامعه مدنی لیبرالیستی در ایران است. گفتمان جامعه مدنی بر مبنای فردگرایی، نفعانگاری، عقلانیت و تکثرگرایی است. برخی این جریان را وابسته به گفتمان تجدیدنظر طلب نولیبرال قلمداد کردهاند. حدود یک دهه از طرح الگوی خانواده مدرن مدنی بهصورت نظری و ساختارمند در ایران میگذرد. قرابت گفتمانی این الگو همچنین با اندیشه لیبرالیسم و آگاهی و معرفت باز اندیشانه نیز بررسی میشود. بهعلاوه این الگو از دو پارادایم تفسیری و انتقادی و بهطور خاص، نظریه دموکراسی گفتگویی و دموکراسی عاطفی آنتونی گیدنز و نظریه کنش ارتباطی و عرصه عمومی یورگن هامبرماس متأثر است.
مروجین این الگو در دفاع از خانواده مدرن مدنی پنج دلیل را ذکر کردهاند:
1. در دسترستر و مؤثربودن نهاد خانواده مدرن مدنی در مقایسه با سایر نهادهای مؤثر در اصلاح جامعه ازجمله نهاد حکومت، تشکلهای مدنی NGO و سایر مراکز فرهنگی، هنری و انتشاراتی؛ بهعبارتدیگر، ورود به خانواده و اصلاح آن پیشزمینه ورود به اصلاح جامعه ایرانی خواهد بود؛
2. موقعیت زنان در نهاد خانواده مدنی در مقایسه با سایر نهادها کمتر تبعیضآمیز است و زنان در موقعیت فرودستی قرار ندارند؛
3. جامعه ایران هنوز در مرحله پیشادموکراسی است و به مرحله تحکیم دموکراسی نرسیده است. زنان و مردان نباید بهموازات فعالیتهای آزادیخواهانه خود در عرصه عمومی، از نقش رهاییبخش خانواده مدرن مدنی غفلت کنند؛
4. وجود ابعاد منفی در خانواده همچون روابط جنسی خارج از چارچوب زناشویی، خشونتها، سرخوردگیها، بیگانگیها و آسیبهای اجتماعی از مهمترین دلایل توجهدادن جامعه به تحکیم خانواده مدرن مدنی است؛
5. نظرسنجیها نشان میدهد که زمینه برای تقویت خانواده مدنی زیاد است.
الگوی خانواده ایرانی- اسلامی
مروجین این الگو با اشاره بهضرورت شکلگیری گفتمان رفع آسیب در بخشهای مختلف نهادها و سازمانهای نظام اجتماعی در ایران، معتقدند با توجه بهوجود مشکلاتی که بخش اعظمی از آن ناشی از هجمههای فرهنگی و رسانهای تمدن غرب بوده و خطر نفوذ این هنجارها در لایههای فرهنگی و ارزشی جامعه وجود دارد، لازم است تا ضمن مقابله با ابعاد تهدیدکننده هنجارها و ارزشهای موجود در گفتمانهای غربی ازجمله فردگرایی، انسانمحوری، اصالت سود، مادیگرایی، اصالت لذت و نظایر آن به بازسازی سبک زندگی ایرانی- اسلامی اقدام کرد. بر این مبنا، ساختار کل جامعه اسلامی بر بنیاد خانواده است.
خانواده از برجستهترین وجوه واقعیت اجتماعی یک جامعه اسلامی است. شهید مطهری و علامه طباطبایی نیز بر این موضوع تأکید بسیار داشتند. شهید مطهری دیدگاهی سیستمی به خانواده داشت. ازاینرو، در ساحت اجتماعی، لازم است ابتدا سبک زندگی ایرانی- اسلامی (که در مرکز آن خانواده است) در لایههای مختلف خرده نظام اجتماعی شکل بگیرد تا با زمینه قراردادن آن بتوان هنجارها و ارزشهای اجتماعی برآمده از جهانبینی اسلامی را ترویج کرد و ضمن کاستن از تبعات آسیبزای انگارهها و تفکر غربی برای نهادهای اجتماعی؛ یعنی تعلیموتربیت، اقتصاد و سایر بخشهای نظام اجتماعی، الگوسازی شود.
از مهمترین راهبردها و استراتژیهای این جریان برای مقابله با گفتمانهای رایج غربی ازجمله لیبرالیسم، سوسیالیسم و گفتمانهای التقاطی دیگر گفتمانسازی است. بهعبارتدیگر از نگاه این جریان، زمانی میتوان با یک گفتمان رقیب و الگوهای برآمده از آن مقابله کرد که در جامعه ایران بتوان به ایجاد گفتمان مطلوب مبادرت کرد. یعنی توجه به پیوند دو بعد ذهنی و عینی از پدیدههای اجتماعی، بهگونهایکه علاوه بر ترویج ارزشها و فرهنگ متناسب با جامعه ایران در سطح نظری، در سطح عمل نیز بتوان الگوهایی حائز اهمیت ایجاد کرد تا بهواسطه آنها بتوان واقعیت اجتماعی موجود را به سمت مطلوب دستکاری و هدایت کرد.
یکی از ویژگیهای مهم الگوی خانواده ایرانی- اسلامی، تکیه بر دو بعد هویتی دینی و ملی بهصورت توأمان با یکدیگر است. پس، الگوی خانواده ایرانی- اسلامی الگویی برآمده از ارزشهای فرهنگی اجتماعی دینی با قالبی ملی است.
این جریان معتقد است با عنایت به جامعیت دین اسلام بهعنوان دین خاتم، تمامی مؤلفههای لازم برای زندگی اجتماعی در آموزههای اسلام وجود دارد و تفاوت اسلام با سایر ادیان، پویایی آن است؛ بهگونهایکه تحقق الگوهای دینی در هر زمان و مکان فراهم است.
یکی از مهمترین پوششهای نظری مروجین این الگو، ایجاد تمایز بین اسلام و سنت بوده است. ازنظر آنها عنصر پویایی نهفته در اسلام، باعث میشود که نتوان این دین را بهطور کامل مشمول سنت دانست. از مهمترین استدلالات نظری برای این مدعا، وجود فقه پویای شیعه است که متناسب با هر مقطع تاریخی میتواند احکام و دستورات دینی لازم را تدوین کند.
در خانواده سنتی ایرانی میتوان از برخی تعالیم و آموزههای اسلام سراغ گرفت، اما این به معنای یکیبودن آن با الگوی خانواده ایرانی- اسلامی نیست. بهعلاوه، خانواده سنتی بیشتر بر پایه مؤلفههای فرهنگ ملی شکل یافته است و البته در کنار خود برخی عناصر دینی را نیز لحاظ کرده است.
الگوی خانواده ایرانی- اسلامی متعلق به گفتمان سبک زندگی ایرانی- اسلامی است که به دنبال سبک پیشرفت با مؤلفههای هویتی سازگار با جامعه ایرانی است. در این میان برخی بر این باورند که تحقق خانواده ایرانی، راهی بهسوی ایجاد تمدن ایرانی- اسلامی است.
این گفتمان از سوی نهاد سیاسی و با همکاری نخبگان دانشگاهی و حوزوی در ایران در حال شکلگیری است. یکی از مهمترین ویژگیهای این گفتمان نزدیکبودن به عرصه رسانه است. گفتمان زمانی میتواند از سطح نخبگانی به عرصه عمومی جامعه نفوذ کند که رسانه؛ بهویژه شبکههای تلوزیونی درباره چیستی و ضرورت آن گفتمان گفتگو کنند تا به گفتمانی مسموع و فراگیر در جامعه مبدل شود.
سازمانها و پژوهشگاههایی نیز برای پیشبرد اهداف این گفتمان تأسیس و همچنین همایشهایی با مضمون الگوی پیشرفت و سبک زندگی ایرانی- اسلامی برگزار شده است. بنابر آنچه گفته شد، این گفتمان به عرصه قدرت در جامعه نزدیک است، اما این بدان معنا نیست که اعتبار خود را لزوماً از قدرت کسب کند، زیرا منشأ اصلی آن فقه اجتماعی- سیاسی دین مبین اسلام است. اهداف تدوین الگوی ایرانی- اسلامی خانواده به شرح زیر ذکر شده است:
1. محوریت خانواده در پیشرفت فرد و جامعه؛
2. آسیبزایی شرایط فعلی خانواده برای جامعه و لزوم رفع آن؛
3. تحکیم روابط و بعد عاطفی میان فردی و اعضای خانواده؛
4. تسهیل فرآیند ازدواج در جامعه؛
5. کاستن از رواج الگوهای زودگذر خانواده در جامعه.
بنابراین با بازگشت به هدف و پرسش محوری و آغازین این پژوهش، درمجموع چنین به نظر میرسد که در بین نظریهپردازیهای انجامشده از دو الگوی مدرن مدنی (لیبرالیستی) و ایرانی- اسلامی، مهمترین تفاوت ناشی از سطوح هستیشناسی و معرفتشناسی است.
نتیجهگیری
الگوی مدرنی مدنی (لیبرالیستی) الگویی واردشده و رهاورد جهانبینی غرب بوده، اما الگوی ایرانی- اسلامی برآمده از پویایی دین و فرهنگ در جامعه ایران است. بهعلاوه اصالت فرد در الگوی مدرن مدنی میتواند برخی از مسائل فعلی در خانواده را تشدید کند، اما در مقابل، الگوی خانواده ایرانی- اسلامی با داشتن اصالت فرد در کنار اصالت جمع، بهنوعی از اعتدال اجتماعی دست یافته است (تناسب). همچنین خانواده در ایران همواره پذیرای آموزههای دینی بوده و توانسته با تمسک به آن، بسیاری از برساختههای ذهنی درباره جنسیت، زن، تقسیم کار خانگی و روابط اعضای خانواده را زدوده و ابعاد جدیدی را جایگزین کند.
لازم به ذکر است پژوهش فوق با عنوان کامل "تحلیل گفتمان نظریهپردازیهای اجتماعی از الگوی خانواده مطلوب در ایران" توسط دکتر سهیلا صادقیفسایی و ایمان عرفانمنش انجام و سال 1391 در فصلنامه علم پژوهشی مطالعات راهبردی زنان منتشر شده است.
منبع: مهر خانه
دیدگاه شما