6. بهمن 1394 - 10:28   |   کد مطلب: 9016
زنان ، مشارکت اقتصادی ، کسب و کار خانگی ، افزایش مشارکت اقتصادی زنان ، اشتغال ، اشتغال زنان ، اشتغال خانگی ،

به گزارش شبنم ها به نقل از مهر خانه، در سال‌های اخیر به تعداد افرادی که به طور مستقل و برای خودشان کار می‌کنند، افزوده شده است. بسیاری از این افراد در بخش "کسب‌وکارهای خانگی" مشغول به کار هستند، این فعالیت‌ها در زمره کسب‌وکارهای کوچکی هستند که در خانهِ صاحبان آن‌ها انجام می‌شود. هرچند بخشی از کسب‌وکارهای خانگی در زمره اقتصاد پنهان است، اما نقش قابل ملاحظه‌ای در ثروت و رشدِ اقتصادیِ جامعه و توسعه سرمایه اجتماعی آن دارد. فرصت‌های کسب‌وکار خانگی باعث خوداشتغالی در راستای رفع کاستی‌ها و تأمین نیازهای محلی یک اقتصاد شده و راه را برای توسعه پایدار اقتصادی هموار می‌کند (Horgan,2001: 7) (Cenber,1998) (به نقل از خنیفر و همکاران، 1389: 182).

امروزه ویژگی‌های مثبت کسب‌وکار خانگی و همچنین کار در خانه، باعث شده است افراد تمایل بیشتری برای انجام و راه‌اندازی این‌گونه مشاغل داشته باشند و همین مسئله منجر به بالاتر رفتن نرخ رشد آن شده است. کار در خانه به افراد کمک می‌کند به دور از برخی از آسیب‌هایی که در دنیای بیرون وجود دارد و با تحمل هزینه زمانی و مادی کمتر، به محل کارشان دسترسی داشته باشند.

امکانات موجود در محل سکونت، هزینه ابتدایی شروع یک کار و فعالیت اقتصادی را کاهش می‌دهد. این ویژگی‌های مثبت به‌ویژه در شرایط اجتماعی و اقتصادی که ساختارهای کلان اقتصادی توان ایجاد فضای مناسب برای کسب‌وکار و رونق اقتصادی را ندارند و افراد به دنبال زمینه‌ای برای تولید درآمد اقتصادی هستند، به شدت اهمیت پیدا می‌کند. در این شرایط از تحمیل هزینه‌های اقتصادی سنگین بر دولت برای اشتغال نیز کاسته می‌شود.

تعریف کسب‌وکار خانگی
کسب‌وکارهای خانگی، شامل مشاغلی هستند که در آن‌ها تولید کالا و خدمات، توسط یک فردِ خوداشتغال به تنهایی یا به همراهی افرادی که استخدام کرده است، با استفاده از امکانات محل سکونتش انجام می‌شود. در اصل مشاغل خانگی یک کارآفرینی کوچک در خانه هستند، هرچند گاه در برخی از آن‌ها حدود صد نفر مشغول به کارند. این مشاغل جزو اشتغلات کاربرند و نه سرمایه‌بر و شامل کارهایی نظیر: رشته‌های صنایع دستی، فعالیت‌های خدماتی که در منزل قابل ارایه است، خدمات اینترنتی قابل ارایه در منزل و... می‌شوند. برای شناسایی دقیق‌تر مشاغل خانگی نیازمند توجه به انواع مختلف این نوع مشاغل هستیم. تعاریف مختلف، کسب‌وکارهای خانگی را در سه دسته جای می‌دهند:

1.    تعاریفی که در آن هیچ تمایزی میان کارکنان خانگی و کارآفرینان خانگی‌ وجود ندارد. به عنوان مثال هیچ تفاوتی میان کارمند بانکی که وظیفه‌اش را در خانه و از طریق شبکه‌ اینترنت انجام می‌دهد، با فردی که به‌طور مستقل، کسب‌وکاری اینترنتی در خانه به راه انداخته‌ است، وجود ندارد و هر دو، کسب‌وکار خانگی به حساب می‌آیند.

2.    دسته دوم تعاریف، کسب‌وکارهای خانگی را هر نوع فعالیتی می‌دانند که در آن فرد به صورت تمام‌وقت یا پاره‌وقت یک کسب‌وکار مستقل را در خانه اداره می‌کند.

3.    برخی هم کسب‌وکار خانگی را تنها کسب‌وکارهایی می‌دانند که به صورت تمام‌‌وقت و در خانه آن انجام می‌شود (Roberts,chrsman,1997:27).

یکی از مفاهیم نزدیک که گاه با کسب‌وکار خانگی یکی پنداشته می‌شود، مفهوم "کسب‌وکار خانوادگی" است. کسب‌وکار خانوادگی یک نوع کسب‌وکار است که صاحبان آن با هم خویشاوند و فامیل باشند. به عبارت دیگر به کسب‌وکارهایی گفته می‌شود که افراد یک خانواده و خویشاوندان، اقدام به‌ تشکیل کسب‌وکاری می‌نمایند که محل آن می‌توان خانه، یک کارگاه بیرون از خانه و یا یک کارخانه بزرگ باشد.

تاریخچه کسب‌وکار خانگی
اقتصاد ماقبل صنعتی بر اساس تولید واحد خانوار بود. خانه همواره بخشی از محل کار بوده است؛ جایی که نیروی کار در آن با دستمزد یا بدون دستمزد کار کرده است (Mason at all,2008: 1)، اما در دوره صنعتی‌شدن و ظهور سیستم تولید کارخانه‌ای، محل کار و زندگی از هم جدا شد. هرچند در این دوره هم کارخانگی هرگز به صورت کامل از بین نرفت.

در ادامه این روند، در قرن بیستم این اعتقاد راسخ به وجود آمد که فعالیت‌های اقتصادی، در حال حرکت به سمت اقتصاد رسمی ‌هستند و اقتصاد غیررسمی ‌کوچک به تدریج محو خواهد شد. از این منظر وجود بخش غیررسمی ‌در اقتصادهای مدرن، به عنوان بخش توسعه‌نیافته و سنت‌گرا، و اقتصاد رسمی‌ به عنوان بخش پیشرفته و توسعه‌یافته معرفی شد (Williams and Youssef,2015: 149). در دوره مابعدصنعتی مجدداً این تمایل به وجود آمد که خانه را می‌توان به عنوان محلی برای کار مدنظر داشت (Mason at all,2008: 1,21,22).

امروزه مشاغل خانگی به عنوان یک کسب‌وکار درآمدزا در کشورهای در حال توسعه و توسعه‌یافته در نظر گرفته می‌شود؛ کسب‌وکاری که به افراد امکان ادامه زندگی و تأمین اقتصادی زندگی‌شان را می‌دهد. در کشورهای توسعه‌یافته کسب‌وکارهای خانگی تبدیل به یک سبک زندگی شده است که افراد را بی‌نیاز از رفت‌وآمدهای طولانی‌مدت و خسته‌کننده از خانه به محل کار کرده و امکان ایجاد تعادل بین کار و خانه را نیز برای آن‌ها فراهم می‌کند.

باید به این نکته توجه داشت که هرچند توجه به این نوع کسب‌وکار و بازگشت به خانه یک پدیده جدید نیست و مشاغل و کسب‌وکارهای خانگی سنتی هنوز هم پا برجا هستند، اما در قرن گذشته با تغییرات تکنولوژیک، کسب‌وکارهای جدیدی به این حوزه اضافه شده است. بنابراین امروزه دو شکل از کسب‌وکار وجود دارد:

1.    مشاغل اقتصاد جدید مربوط به ICTجدید است.
2.    مشاغل سنتی که البته امروزه پویاتر شده‌اند و با استفاده از تکنولوژی‌هایی جدید می‌توانند در مسافت‌های دورتر نیز در دسترس باشند.

موارد موفق
در دنیا امروزه نمونه‌های موفقی از کشورهای توسعه‌یافته و درحال‌توسعه در زمینه کسب‌وکارهای خانگی وجود دارد که در این‌جا به اختصار به دو مورد از آن‌ها خواهیم پرداخت.

ایتالیا
کشور ایتالیا از دو دهه قبل برای توسعه و صنعتی‌کردن و کاهش بیکاری در مناطقی که کمترتوسعه‌یافته بود (مناطق جنوبی)، سیاست توسعه و گسترش کسب‌وکارهای کوچک و خانگی را در پیش گرفت. در مناطق جنوبی ایتالیا بیکاری حتی به بالاتر از نرخ 22 درصد رسید (امامی‌و میبدی،1383: 204-2013). ایتالیا سیاست‌های حمایتی خود را در صنایع کوچک و خانگی به‌ویژه در بخش تولیدات کیف و کفش چرمی ‌متمرکز کرد. در مناطق پرجمعیت نیز واحدهای تولیدی خانگی را در قالب خوشه‌های صنعتی تقسیم‌بندی کرد و نرخ بیکاری را به 12 درصد رساند.

در سال 2002 بیش از 79 درصد مجموع شرکت‌های صنعتی این کشور را واحدهای کوچک و متوسط و 87 درصد کل نیروهای بخش صنعت، 61 درصد از نیروهای شاغل در بخش غیرصنعتی را شرکت‌ها و واحدهای کوچک و خانگی تشکیل می‌دادند (رابلوتی،1382: 56).

استرالیا
استرالیا نیز از جمله نمونه‌های به‌کارگیری کسب‌وکارهای خانگی است؛ این نوع کسب‌وکارها، بزرگ‌ترین گروه کسب‌وکار در این کشور است که حدود 67 درصد کسب‌وکارهای کوچک و 58 درصد کل کسب‌وکارها را شامل می‌شود (Walker, wang, Redmond,2008: 268)؛ درحالی‌که در سال 1999 تنها 30 درصد از کسب‌وکارهای کوچک جزو کسب‌وکارهای خانگی محسوب می‌شدند (Ghryssides,2008: 8 ).

بررسی هلمز و همکارانش (2008) نشان داده که در استرالیا مشاغلِ بخش خانگی به طور متوسط بیش از 80 هزار دلار فروش دارند و پس از کسر مالیات، حدود 25 درصد سود می‌برند.

حضور زنان در عرصه مالکیت این کسب‌وکارها از سال 1990 به طور چشم‌گیری رشد کرد و به حدود 32 درصد رسید، اما پس از آن، تقریباً ثابت باقی مانده است (Walker and Webster,2006: 123).

مرکز ABS در استرالیا در بررسی خود در سال 2000 دریافتند که اکثر شاغلان این بخش، علت شروع چنین شغلی را انجام کاری برای خود و خانواده‌شان ذکر کرده بودند. دلایل دیگری مانند مدیریت کاری انعطاف‌پذیر، داشتن یک دفتر کار بدون پرداخت پول، مراقبت از فرزندان و سایر عوامل خانوادگی نیز جزو عوامل بعدی هستند (Ghryssides,2008: 8,9).

علل رشد اقتصاد کسب‌وکارهای خانگی
در ادامه به دلایلی می‌پردازیم که موجب توجه روزافزون به کسب‌وکارهای خانگی شده است:

1.    از سال 1980 شرایطی که در آن شرکت‌های بزرگ امکان اشتغال مادام‌العمر، حقوق بازنشستگی را در ازای وفاداری و تعهد کارکنان فراهم می‌کردند، از بین رفته است. طرح‌های بازنشستگی کمتر شده و کارها طولانی و غیرقابل انعطاف شده‌اند. این مسئله باعث شده که کار در یک شرکت تبدیل به امری باارزش و جذابیت کمتر باشد. به‌ویژه برای نسلی که به طور فزآینده‌ای مایل به استفاده از مهارت‌های خود و شبکه‌های حرفه‌ای برای انجام کارش است؛ ازاین‌رو نگرش به خوداشتغالی در بین افراد مثبت‌تر شده است.

2.    در اقتصاد کنونی تغییرات فرهنگی و تکنولوژیکی فرصتی را برای کسب‌وکارهای کوچک ایجاد کرده و باعث افزایش ورود این نوع کسب‌وکار به بخش خدمات شده است. تکنولوژی ICT در شکل کامپیوترهای شخصی قدرتمند و سایر فن‌آوری‌ها باعث ایجاد کسب‌وکارهای کوچک با قدرت، دامنه و دسترسی شرکت‌های بزرگ شده است. این امر موجب شده کسب‌وکارهای کوچک بدون از دست دادن استقلالشان قادر به رقابت باشند.

امکاناتی نظیرِ اینترنت، مکانیسم‌های انتقال پول، حمل‌ونقل قابلِ اعتماد، کاهش موانع تجارت غیررسمی ‌و شبکه‌هایی که از طریق مهاجرت آغاز شده‌اند و مشارکت را در بازار جهانی ساده‌تر کرده‌اند، موجب تسهیل شکل‌گیری و عملکرد کسب‌وکارهای کوچک و خانگی شده است.

پیشرفت‌های تکنولوژیک باعث شده است که کارمندان تحصیل‌کرده ابزار کارشان را در همه جا در اختیار داشته باشند و بتوانند با شرکت‌هایی که از لحاظ جغرافیایی دور از آن‌ها هستند، همکاری و همکاهنگی کنند؛ بدون آن‌که نیازی به مسافرت‌های زمان‌بر و هزینه‌بر و یا مهاجرت‌های مکانی وجود داشته باشد.

3.    رفاه اقتصادی باعث شده که بازار، بخش بخش شود؛ به این معنا که مشتریان، خدمات و محصولاتی متناسب با نیازهای خود را مطالبه کرده‌اند. یکی از مشاغل متناسب با این گرایش، کسب‌وکار تولید صنایع دستی است که کالایی را برای مصرف‌کنندگانی تولید می‌کند که به دنبال چیزهای خاص هستند. (2008: 7Mason at all,)

نکات مثبت و منفی در مورد کسب‌وکارهای خانگی
کسب‌وکارهای خانگی دارای ویژگی‌های مثبتی هستند که امروزه باعث توجه مجدد به آن‌ها شده است، اما باید توجه داشت که این نوع مشاغل مانند همه زمینه‌های دیگر فعالیت اقتصادی، دارای ویژگی‌های منفی است که آگاهی از آن‌ها می‌تواند باعث شود که در صورت شروع یک کسب‌وکار خانگی، به کنترل این جنبه‌های منفی بپردازیم.

ویژگی‌های مثبت
1.    می‌توان کسب‌وکارهای خانگی را فرصتی مناسب برای اجرای یک ایده کارآفرینانه با خطر و هزینه‌های بسیار پایین دانست؛ به‌طوری‌که مرکز رشدی برای کسب‌وکارهای کوچک و متوسط و تبدیل آن به یک کسب‌وکار واقعی است. این کسب‌وکارها امکان استفاده از منابع خانگی به‌ویژه فضا و ابزارالات را فراهم می‌کند.

مطالعات نشان م‌¬دهد که بیش از 70 درصد کارآفرینان موفق، در ابتدا کار خود را از خانه شروع کردند (خنیفر، 1389: 189) (Miller,2012: 3,5). در انگلیس 65 درصد از مالکان کسب‌وکار خانگی، انتخاب خانه را یک انتخاب آگاهانه برای به حداقل رساندن هزینه‌ها بیان کرده‌اند. 54 درصد آن‌ها به این نکته اشاره کرده‌اندکه ماهیت کارشان نیازی به ساختمان تجاری نداشته است.

2.    استفاده از وقت و عدم پرداخت هزینه رفت‌وآمد به محل کار، از دیگر ویژگی‌های مهم این نوع کسب‌وکار است. 28 درصد از مالکان کسب‌وکارهای خانگی در انگلیس نیز به اجتناب از رفت‌وآمد اشاره کرده‌اند.

3.    این نوع کسب‌وکار امکان استفاده مؤثر از منابع انسانی و اجتماعی؛ به‌ویژه از اقوام و دوستان را می‌دهد. آنان می‌توانند هم به عنوان کارگران خانگی به تولیدکننده کمک کنند و هم شبکه مصرف فامیلی، دوستی یا همسایگی را ایجاد کنند. این نوع اشتغال، امکان انتقال تجارب تولیدی و اقتصادی به نسل آینده را نیز با هزینه کم فراهم می‌کند.

4.    توانمندسازی زنان برای انجام کارهای تولیدی؛ این نوع مشاغل زمینه فعالیت بسیاری خوبی را برای زنان فراهم می‌کند.

5.    توانایی کسب‌وکار مبتنی بر خانه برای مادران جوان، گزینه خوبی است؛ زیرا از این طریق می‌توانند بدون به خطر انداختن نیازهای خانواده، به علایق هنری، فکری و حرفه‌ای‌شان برسند (Mason at all,2008: 9). در اصل یکی از مزایای کسب‌وکار خانگی بهبود تعادل بین کار و زندگی (Work-Life Balance) است. از دلایل و مشوق‌های اولیه دست‌زدن به چنین کاری، رسیدن به همین تعادل است؛ زیرا تصور می‌شود که در مشاغل خانه‌محور، یکی‌بودن فضای کار و زندگی، باعث انعطاف‌پذیر و قابل کنترل شدن آن است (Kapasi and Laura,2015: 33-34).

البته برخی از تحقیقات نشان می‌دهد که در شرایط کسب‌وکار خانگی، مدیریت زمان و فضا، تقسیم زمان و فضای کاری و زمان و فضای زندگی مشترک دشوار است؛ زیرا آن‌ها با یکدیگر تداخل دارند (Mason at all,2008: 2). تحقیقات عمیق‌تر نشان داده است تعادل بین کار و زندگی پیچیده و وابسته به طرز فکر افراد است و هنگامی ‌به دست می‌آید که افراد به درستی کارشان را تنظیم و مدیریت کنند (Kapasi and Laura,2015: 33,40).

ویژگی‌های منفی
1.    بسیاری از مشاغل خانگی در ابتدای کار نقشه رسمی ‌ندارند و حتی در ادامه نیز برنامه کاریشان مشخص نیست (Good and Levy,1992:  40-42).  

2.    غالباً تصور می‌شود این مشاغل نیازمند مهارت‌های اندکی هستند؛ بنابراین قابلیت رقابت اندکی در بازار جهانی دارد (tipple,2005: 1).

3.    نشانه‌هایی وجود دارد که مشاغل خانگی توسط سایر بخش‌های اجتماع جدی گرفته نمی‌شود و در متقاعدکردن دیگران برای این‌که محل کارشان به خوبی دفاتر اداری تجهیز شده است و می‌تواند پاسخ‌گوی نیازهای آن‌ها و مشتریانشان باشد، مشکل دارند.

4.    یکی از نقاط ضعف دیگر، اشتغال کودکان در این حوزه است که قابل مشاهده هم نیست. این امر می‌تواند شامل یک کار تمام‌وقت و یا پاره‌وقت بعد از مدرسه برای این کودکان باشد (tipple,2002:173,174).

5.    خانوارهایی که در آن کار خانه‌محور انجام می‌گیرد تمایل به ایزوله‌شدن دارند و اگر عضو هیچ انجمنی نباشند، شکست‌پذیر می‌شوند.

6.    برخی از شاغلان در خانه به‌تدریج احساس تنهایی و انزوا می‌کنند. این افراد به‌تدریج احساس می‌کنند که ارتباطات اجتماعی‌شان را از دست داده‌اند. بدون فشار رییس و حضور همکاران، آنان به مرور احساس می‌کنند که قدرت تصمیم‌گیری‌شان ضعیف شده، انگیزه‌هایشان کم‌رنگ شده و... (Ghryssides,2008: 25). افراد شاغل در این بخش ممکن است با مشتریان و فروشندگان در ارتباط باشند، اما از ارتباط با یک دوست و همکار محروم هستند. حضور همکاران زمینه ردوبدل‌کردن اطلاعات و گرفتن مشورت و هم‌فکری را به وجود می‌آورد.

7.     فقدان ارتباط با مصرف‌کننده غایی یکی دیگر از نقاط ضعف کارگران خانگی است.

باید توجه داشت که ویژگی‌های منفی کسب‌وکارهای خانگی عموماً مربوط به این نوع کسب‌وکارها در کشورهای درحال‌توسعه و یا حالت‌های استعماری این نوع کسب‌وکار است؛ درحالی‌که در اشکال پیشرفته کسب‌وکارهای خانگی، این موارد بسیار کمتر مشاهده می‌شود.

گزارش از فاطمه جلالی

دیدگاه شما

آخرین اخبار