29. فروردين 1396 - 14:36   |   کد مطلب: 16300
گفتگو با یک روانشناس و مشاور خانواده:
ریشه بسیاری از اختلافات خانوادگی در اختلاف فرهنگی
یک روانشناس و مشاور خانواده در مورد اختلافات خانوادگی اظهار داشت: ریشه بسیاری از اختلافات و مشاجرات زوجین تفاوت فرهنگی است که باید قبل از ازدواج در نظر گرفته شود و اگر ازدواج صورت گرفت باید همسران در کنار یک مشاور آگاه راه گریز از این تنش ها را بیاموزند.
شبنم ها, shabnamha,shabnamha.ia afkl ih, شبنم همدان, دعوای زن و شوهر

به گزارش شبنم همدان، خانواده بخش مهمی از جامعه است و اگر نهاد خانواده متزلزل شود  جامعه نیز از عواقب آن لطمه خواهددید. در ارتباط با اهمیت آرامش خانواده و مشکلاتی که زوجین در زندگی با آن مواجه می شوند بیشتر متخصصان معتقدند  تفاوت های فرهنگی عاملی مؤثر است  که تنش های کلامی را بین آنها بوجود می آورد. در این رابطه گفتگویی با مریم عابدی مشاور و روانشناس خانوده انجام دادیم که در ادامه می خوانید.

در زندگی واقعی،  زن وشوهر تا چه اندازه مکمل یکدیگر هستند ؟

روانشناس ومشاور خانواده اظهار کرد :حقیقتا باید بگویم این فرضیه که زن وشوهر مکمل یکدیگر هستند نظریه ای نه چندان قابل تعمیم به عموم جامعه است بنابراین قابل قبول نیست .

وی افزود : زن وشوهر با آرامشی که به یکدیگر می بخشند تنها می توانند در روند تکامل زندگی یکدیگر موثر باشند. اگر زوجین مکمل یکدیگر نباشند باز هم از فراخوانده شدن انسان به زمین و رسالتش که همان رسیدن به کمال مطلوب است  چیزی نمی کاهد. زن ومرد هر یک به تنهایی باید سیری از بلوغ را طی کرده باشند وبه بیانی عامیانه بالغ وبزرگ شده باشند که بتوانند آرامش وصلح درونی خود را به دیگری ببخشند. داشتن آمادگی لازم و پذیرش مسئولیت و راندن سکان کشتی زندگی مشترک ، یک انسان نسبتا کامل می خواهد نه یک فرد ناپخته و پر از نیازهای روحی و روانی که دائم با رفتارها وعکس العمل های متفاوت در صدد پر کردن چاله های روانی خود است.

وی در مورد دیدگاه علم روانشناسی بیان کرد:  بطور کلی ما در علم روانشناسی برای هرشخصیت از زن و مرد یک دایره در نظر می گیریم .  این دایره متشکل  از تمام حالات و رفتارها و عملکردها با گذشته و آینده است که می توان از آن به خود اشاره کرد .هنگام ازدواج تنها چند درصد از این دو دایره با هم تلاقی می کنند. در سایه این تلاقی ,زن ومرد می توانند به ادامه مسیر زندگی مشترک بپردازند البته این تعامل در سایه آرامش و تفاهم  امکانپذیر است.

وی تصریح کرد : طبق آنچه بیان شد، فلسفه  ای که می گوید زن ومرد باید باهم  در ستیز باشند تا به تفاهم برسند و بدین صورت کامل کننده  یکدیگر هستند، فرضیه ای خنده دار است . البته اگر چه رنجهای حاصل از کشمکش فرد را رشد می دهد باید بگویم راهی بسیار سخت و ریسک پذیر برای رشد و تکامل است.  مانند  اینکه لقمه را دور سرت بچرخانی کاری سخت وخنده دار است . هر چند کم نیستند چنین باورهای اشتباهی که در فرهنگ ما سالهاست ریشه دوانده است وبه صورت یک کهن الگو به خود گرفته است .

 

برای اختلافات جزئی که در زندگی زوجین پس از ازدواج بوجود می آید وباعث تنشهای کلامی بین زوجین می شود چه راهکاری می توان در نظر گرفت ؟

مریم عابدی روانشناس خانواده اذعان کرد: لازم به ذکر است بنده با تضاد سلیقه ها  که گاهاً موجب بحث وگفتگو بین زن ومرد می شود مخالفتی ندارم.  این اختلاف سلیقه شیرین و آموزنده است . چه بسا گفتگوی دیالکتیکی روشی برای رسیدن به حقیقت باشد. منظور من از اختلاف سلیقه تفاوت در کلیت موضوعات است که اختلاف فرهنگ نیز جزئی از آن محسوب می شود.

وی افزود:  اختلاف فرهنگی جای توضیح بسیار دارد. اما می توان به اختلاف بین باورها و آرمانها و عقاید دو طرف اشاره کرد.  چه بسا فردی خانواده ای مذهبی دارد اما خودش اینچنین نیست و وابستگی به عقاید خانواده اش ندارد چنین شخصی می تواند در کنار فردی با خانواده غیر مذهبی در آرامش باشد. لزوم تشابه در کلیات و تاکید بر آن از آن جهت اهمیت دارد که  افرادی که در اصول کلی اعتقادی ومذهبی ,ارزش ها وباورها به یکدیگر شبیه باشند با مرور زمان و روز مرگی  و با تغییرات میانسالی و یا حتی رشد ابعاد شخصیتی از یکدیگر دور نمی شوند به بیان دیگر چنین پیوندی پایه های محکمی دارد و به راحتی متزلزل نمی شود .

وی در مورد اهمیت توجه به مسائل فرهنگی پیش از ازدواج بیان کرد: اهمیت این موضوع تا حدی است که در مشاوره پیش از ازدواج به مراجعین توصیه می شود که در اصول اساسی به شدت دقت کنند. حتی برای انتخاب وبرداشتن قدم های  اول این موارد را در نظر بگیرند .

وی افزود:  تفاوت های جزئی که باعث اختلاف می شوند حتما ریشه در ارزشهای کلی فرد داشته اند. ارزشهایی که احتمالا به اندازه ای برای شخص مهم است که حاضر نیست از داشتن آنها صرف نظر کند. به عنوان مثال  پوشیدن مانتوی روشن یک سلیقه جزئی است  و اگر همسر با پوشیدن آن مخالفت کند می تواند برای حفظ آرامش زندگی از پوشیدن آن صرف نظر کند .

چگونه موضوعی به این کم اهمیتی می تواند باعث دعوا واختلاف شود ؟

این مسائل کوچک  به همان تزلزل در پایه اصلی بر می گردد و اینکه علت و اصرار و یکدندگی از جانب دوطرف چیست ؟ شاید مرد فردی مذهبی و متعصب است که سادگی و عدم توجه را باور دارد  و در مقابل زن شیک پوشی و تنوع رنگ را به نوعی برای خود ارزش می داند به نظر من تا جایی که می شود باید از اینگونه ازدواج ها اجتناب کرد .

 

اگر چنین ازدواج هایی با اختلافات ارزشی زوجین واقع شود شما چه راهکاری ارئه می دهید ؟

کارشناس خانواده بیان کرد :طرفین باید بپذیرند حفظ وتحکیم رابطه زناشویی در اولویت ابتدایی است به نوعی تمام ارزشها و آرمانهای انها را پوشش میدهد.  در سایه تفاهم وتحت نظر یک مشاور می توان کم کم به تغییر ودستکاری اهمیت ها و اولویتها پرداخت بطوریکه زن وشوهر رنگی از یکدیگر بگیرند و به آرامش وتفاهم درونی برسند. البته اگر بتوانند سالهای پیش رو را با صبر وگذشت سپری کنند و به مطالبات یکدیگر با دید احترام ومنطقی بنگرند به نظرم می توانند اوقات زیبایی را در آرامش سپری کنند .

سوال مهم اینجاست چند درصد از زوجین تا این اندازه عاشق هم هستند که حاضر باشند به خاطر کنار هم بودن در کلیات خود تغییر ایجاد کنند ؟

مریم عابدی اذعان کرد :این سوالی است که من همیشه از خودم درباره رابطه ها می پرسم و  پاسخ این است که اگر چه کم هستند اما هنوز  افراد وجود دارند  که با مشاوره و پذیرفتن دلایل منطقی طرف مقابل به ارزش های یکدیگر احترام می گذارند و در زندگی به دنبال ارامش هستند و از ایجاد تنش بین یکدیگر پرهیز می کنند .در پی سخنانم باید تاکید کنم طی این مسیر بدون مشاوری آگاه خلاصی از چاله های  زندگی ریسک بالایی دارد و تجربه اگر با علم عجین باشد زوجها با اگاهی کامل از یکدیگر می توانند مسیر را طی کنند وبه امید حق به موفقیت روز افزون نائل آیند.

انتهای پیام / ن

تصاویر تکمیلی: 

دیدگاه شما

آخرین اخبار